دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت نهم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت هشتم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت هفتم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت ششم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت پنجم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت چهارم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت سوم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت دوم از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...
دکتر رمان نویس http://doctor-novel.loxblog.com
رمان الهه شب قسمت اول از خوندنش لذت ببرین :
خلاصه رمان الهه شب:
باران دختری که سعی می کنه شبیه بقیه دخترا نباشه، تا حالا عشقو تجربه نکرده و بهشم توجهی نداره ، ظاهری تقریبا" پسرونه داره و اصولا"در خواست کمک کسی رو قبول نمی کنه، در مورد جنس ذکور هم زیاد تمایلی به کمک کردن نداره، واز قضا با شخصی آشنا می شه که دقیقا"سعی می کنه جنسیتش روی رفتارش زیاد تاثیر گذار باشه و زیادی ادعای مردی کنه ...
توماژ که حداقل سعیش رو واسه خوب بودن می کنه ،دوست داشتنی و البته خیلی با هوش و در ضمن گاهی اوقات زیادی غیرتی ، یکمی هم شکاک، خاندانش از تبار کرد نشینن و خودش هم یه پسر کرد چشم سیاه فوق العاده جذاب ، مادرش براش یه موجود مقدس و کلا" خونه رو یه محیط پاک می دونه که نباید توش گناهی رو مرتکب شد...
و حالا رسیدن این دوتا موجود کاملا" معکوس هم ،می تونه مسائلی رو پیش روشون بذاره که ممکن شخصیت اصلی شون رو تحت تاثیر بذاره چون مواجهه یه دختر سنگی با گذشته مرموز و پسری با ظاهری معقول و محجوب که سعی می کنه به دختر کمک کنه و کم کم عاشق خودش کنه اما باید دید باران می تونه با توجه به گذشتش طعم یه عشق واقعی رو بچشه یا نه !!!!
نوع نگارش محاوره ای و از زبون سوم شخص نوشته می شه ...